تقديم به باليوود دوستان پارسي زبان
Www.Bollywoodiha.com
سفارشي از آقاي سعيد سلطاني

 

ويشال کاپور همين حالا مصدوم شد

توپ با شدت زيادي به
نقطه حساس بدنش اصابت کرد

بعدش دو توپ‌زن براي سه ربع آخر
جايگيري ميکنند

و حالا سومين توپ‌زن جايگيري ميکنه

کاپور خوب ميشه و بازي رو
براي ک.ک.آر برنده ميشه؟

ک.ک.آر فقط 10 دور براي
پيروزي لازم داره

و آخرين راند حالا شروع ميشه

 

تو نميتوني بري داخل

همتون همينجا صبر کنيد
و تماشا کنيد

 

درد مي‌کنه

من نميتونم بازي کنم

خفه شو، کاپور

 

مايکار، چرا عين يه جادوگر
بهم خيره شدي؟

پشتش بگير

 

ميلي، ما بايد براي قضيه سامپالگار
بهشون خبر بديم

ميري؟
کجا؟ من چي؟ -

اينقدر زن صفت نباش، کاپور

تو الان کاملا خوبي

ببين، اين سومين باره که
من ماه‌عسلم رو به تعويق ميندازم

من 6 ماه متاهلم

همسرم منو ترک خواهد کرد

..ليگ که تموم شد

هنوز تو زندگي تو کسي نيست

برو لطفا، برو

از موقعيت من سو استفاده نکن

و بيمار من چي؟

درد بهتر شده؟
نه -

 

صبر کن، پشتش رو نگه دار

من ترتيب تمام بيمارانت رو ميدم
مراقبشون هستم

قسم ميخورم

 

تموم شد

 

چيکار مي‌کني، ميلي؟

 

درد تموم شد

 

حالا برو و بترکونشون

 

مراقب باش

برو

يالا، يالا

 

تو هنوز از روش‌هاي عجيب استفاده مي‌کني

و مياريشون تو قفسه

هر وقت لازم شه

دقيقا براي همينه که
مناسبه اون پادشاهي

برو، برو، خواهش ميکنم
اوکي، باشه -

 

من عروسيت رو نجات ميدم

 

خيلي ممنون
ممنون، ممنون

و کاپور ششمي هم زد

اون مسابقه رو برد

 

صبور باش، يوراج

سورج مان، به اين آسوني
کاخش رو نمي‌فروشه

ما سه سال داريم تلاش مي‌کنيم

اون ملاقات رو رد کرد

 

به عنوان وکيلت تو اين پرونده
و معامله

توصيه من اينه که رفتنت به
بمبئي فقط وقت تلف کردنه

به مشورت من گوش کن
برگرد به شامپال‌پور

مياريمش پيش تو

 

خيلي ممنون آقاي مالوهترا
به خاطر توصيه‌تون

 

تو منو سه ماه منتظر گذاشتي

ولي من حس مي‌کنم ديگه
منتظر موندن فايده نداره

..کاملا واضحه که ديدگاه ما

نسبت به اين مورد کاملا متفاوته

شايد راهمون هم بايد جدا بشه

ببخشيد، يوراج
آه، کاريشما -

 

..صندلي شما کنار

شاه سورج مان سينگ رزرو شد
اوه، عاليه -

خيلي ممنون

 

يوراج، چيکار مي‌کني؟

 

آقاي مالهوترا، هنو اينجا موندي چکار؟

 

فکر نکن، برو

 

ببخشيد
بله، مامان

نتونستي سورج مان سينگ رو ببيني، نه؟

 

خيلي راحت زير بار نميره

 

بگذريم، خبراي باحال

 

..دکتر شتي براي پدرت

يه فيزيتراپيست جديد قرار داده

 

به بابا گفتي؟

 

هنوز نه

ولي خب اون بايد اينکارو انجام بده

اوکي، من فردا بر ميگردم

اوکي پسرم، فردا ميبينمت

 

موفق باشي

 

معذرت ميخوام، والا حضرت

 

ارائه‌اي از تيم ترجمه باليوودي‌ها
Www.Bollywoodiha.Com - IN

 

درستش کن

 

معذرت ميخوام، همين الان درستش ميکنم

والا حضرت
رامسواک

جي‌ديو نميتونه
از پس کاراي روز‌مره اينجا بر بياد

از فردا ماشينا رو ميشوره

اوکي

 

والا حضرت

 

سلام شيکار

روز خوبي داشتي؟

خب، فکر کنم مثل بقيه‌شون خوب بود

 

يوراج، امروز نمياد

بشقابش رو برداريد

 

و ديويا هم دير کرده

اگه تا 3 دقيقه ديگه اينجا نباشه

ميتوني بشقابش رو برداري

 

!ديويا، مو

 

ببخشيد، مامان

 

سلام بابا
سلام -

 

نظم چيز بدي نيست، ديويا

 

ترجمه و تنظيم : سامان کياني
ترجمه اشعار : مهشيد
Saman_DF@ymail.com

 

شاهزاده ويکرام سينگ راتور

 

قربان

 

فکر ميکنم اين تصادفي نباشه

که شما اينجا نشستيد

نه قربان

 

...پس تو معتقدي که

.. من کاخ 600 سال قدمت دار اجداديم رو

تو اين پرواز 50 دقيقه‌اي ميفروشم؟

 

که منو اينجا گير ميندازي
و معامله رو انجام ميدي

 

شما يه جا ديگه گير کرده بودين، قربان

 

پيشنهاد ما شما رو نجات ميده

 

ببين قربان
ما نيازي نيست اينجا حرف بزنيم

اگه موافق باشيد ملاقاتمون ميره
براي هفته بعد

 

ببخشيد، قربان

قهوه تلخ براي ايشون
با يک قاشق قهوه

و يک قهوه تلخ بدون شکر براي خودم

حتما

 

خب شيکار
دکتر شتي زنگ زد

 

فيزيتراپيست جديدت
دکتر چاکروارتي، پس فردا ميرسه

 

نتيجه چنده، رامسواک ؟

40? 42?

خبر ندارم والا حضرت

 

،ميدونم شيکار
کسي اونقدرا نمي‌مونه

شايد اونم نمونه

 

..ولي اينبار استثنا اگه سعي کني

..شايد بتونيم
من اصلا زنگ نزدم -

و کسي هم بيرون ننداختم

 

و خوب بشم که چي بشه؟

به هر حال که کسي
به حرف من گوش نميده

 

قهوه براي من

 

گفتي اسمش چي بود؟

 

دکتر چاکراوارتي

دکتر مريناليني چاکراوارتي

اون فيزيوتراپيست ورزشيه

اون با تيم آي.پي.ال کار ميکنه

اون اهل دهليه

اميدوارم مال جنوب دهلي باشه

 

خدايا، تو همه چيز رو ميدوني

نيازي نيست با تو رسمي باشم

ميخوام که ميلي يه نفر رو پيدا کنه

تا تو عروسيش خيمه به پا کنم

.و بعدش مهماني تشکر از تو بگيرم

..و اگه اون از خانواده سلطنتي سامپالگارت باشه

!ديگه چه بهتر

پس خدايا، هيچ ملاحظه‌اي بهش نکن

خصوصا آخرين خطش رو

ساکت شو .. غذا بخوريد

 

اشرفي، تو خيلي خوبي

جوجه هم خيلي خوبه

 

سپتامبر انجامش بديم؟

واسه اون نقشه کشيدي؟

سپتامبر به نظر خوب مياد

طراحات هفته ديگه مي‌رسن

راتور؟

تو توي بمبئي هستي
!و زنگ نزدي

آخه، کسي چطوري ميخواد
با تو رقابت کنه؟

ناوشر

ناشور باندوکوالا

اون تا رده پنجم با من بود

ناوشر، اين نامزد من کياراست
تبريک مي‌گم -

و تسليت ميگم، کيارا

شما داري با يه ماشين تجاري ازدواج مي‌کني

 

!باندوک
راتور وامونده -

بگيرش و باهاش ازدواج کن

وگرنه عين پدرم ترشيده ميشه

 

نه، جدي ميگم

من تنها اشتباه پدرم بودم
حق با توء -

 

،ولي جدي ميگم راتور
اگه اون فرار کنه، چيکار ميکني؟

 

منظورم اينه، تو تجارت خودت رو داري

ولي تو سن 75 سالگي، تک و تنها
سخته

 

خدايا، تو خيلي خوشگلي

 

تو واقعا خوشگلي
اون واقعا زيباست

زيبا، زيبا

 

بعدا صحبت مي‌کنيم بچه‌ها

راتور، بهم زنگ بزن

به دوست قديميت زنگ بزن
اوکي -

اون بامزه‌ست

همينه ديگه

 

کجا بوديم؟

 

ازدواج در سپتامبر

 

پسر آقاي شارما بازيگر شده

مانجو، خواهشا دوباره شروع نکن
براي چي؟ -

منظورم اينه، اين طبيعي نيست

،دو سال شده
..بيخيال شوهر

.تو حتي دوست پسر هم نداري

تو الان معروفي

تو وسط مسابقه دوني رو خوب کردي

و کمکش کردي برنده بشه

تو براي اي.پي.ال کار مي‌کني

دوني، سواگ و بقيه پير و متاهل اند

حداقل ميتونستي با يه بازيکن جوان
تو خبرها باشي

مانجو، اين کوته فکريت رو براي
خودت نگه دار

جدي ميگم
ديگه شورشو در آوردي

اون خوشحاله، نيست؟

ميدونيد، اون پسرا رو ميترسونه

و اونا فرار مي‌کنند

شايد تو از دخترا خوشت مياد

اوه خواهش ميکنم، دهنت رو ببند

!دختر ها

اينبار اگه يه کريکت باز هندي نشه
يه هندي سلطنتي ميشه

و اگه از هيچکدومشون خوشت نمياد

ميتوني با يه دکتر خسته کننده
از کاليفورنيا ازدواج کني

من به اون عروسي نميام

 

مانجو، اون هم سن باباست

 

و ميدوني که، الان من
از پسرا خوشم نمياد

و هيچکدومشون هميشه نميمونند

ميلي، بعد از ديدن شاينا

حس ميکنم که معشوقه‌ام رو ديدم

 

و چيز مشترکي بين ما نيست

 

فراموشش کن، ميلي

تو هرگز نميتوني دهنت رو کنترل کني

و هرگز عوض نميشي

ميلي، تو معني رسمي بودن رو نميفهمي؟

پاتو بگير پايين

 

اين رسمي نيست؟

 

تقصير من نيست

 

..تو نبايد خودت رو درگير اينا کني

 

و در تمامي موارد
اون احمق‌ها برات مناسب نبودن

اين از بدشانسيه، عزيزم

سرنوشت در هر 2 سال تغيير ميکنه

و تو از اون فاز بد در اومدي

 

تو ميتوني 2 سال رو براي
هر دوست پسر احمقي صرف کني

 

حالا نوبت خوش اقباليه، عزيزم

مانجو، زياد روي نميکني؟

 

" مامانم با هر آهنگي کوچي پوري ميرقصه "

 

:کوچي پوري
رقص سنتي ناحيه آندرا پرداش در هند

 

" تو هم به زودي ميشي شبيه مامانت "

 

" مامانم با هر آهنگي کوچي پوري ميرقصه "

 

" تو هم به زودي ميشي شبيه مامانت "

 

وقتي از گوشي موبايلت "
" نُت‌هاي موسيقي کلاسيک هندي پخش ميشه

 

يعني توي گوشي "
" يه عاشقانه ي خوش فرجام در حال انفجاره

 

وقتي از گوشي موبايلت "
" نُت‌هاي موسيقي کلاسيک هندي پخش ميشه

 

يعني توي گوشي "
" يه عاشقانه ي خوش فرجام در حال انفجاره

 

" مامانا سر هر مسئله کوچيکي بهت زنگ ميزنن "

تماس تلفني از مامانم "
" همه‌ي مامانا

" مامانم داره بهم زنگ ميزنه "

 

" ... مامانت داره "

 

" مامانم داره بهم زنگ ميزنه "

 

" ... مامانت داره "

 

" مامانم داره بهم زنگ ميزنه "

 

" ... مامانت داره "

 

" مامانم داره بهم زنگ ميزنه "

 

" ... مامانت داره "

 

" مامانم داره بهم زنگ ميزنه "

 

" ... مامانت داره "

 

فقط به حرفم گوش کن، مانجو

اين پادشاه پير و متاهله

 

و من نميخوام ازدواج کنم
همين مجرد بهتره برام

پس به سوماتي سلام کن

 

سلام

 

حالا خوشحالي؟

دستورالعمل براي ترشي گرفتي؟

 

نه مانجو، من سوار فراري بودم

همينطور که گفتم
اينجا وسيله نقليه هست

من با پرواز اشتباهي همراه شدم

و يه روز زودتر اومدم

..براي همين

 

!اوه

 

!اوه خداي من

 

...اوه

مانجو ديوونه ميشه

 

بايد يه عکس بگيرم

 

من ديگه اون جذابيت رو ندارم
همونطور که تو نداري

تو هم توي عمارت من پير شدي

کاملا اشتباست

يه مرد تو ذهنش پير ميشه
نه بدنش

 

!اوه! گل

و شما؟

دکتر ميلي چاکراوارتي

آه، دکتر چاکراوارتي

چهلمين فيزيوتراپيست،نه؟
ميشه؟ -

روي زمين چيکار مي‌کنيد؟

از رو پام برو کنار

ببخشيد

ببرش رامسواک

بيايد خانم
روز خوش -

 

بشينيد، لطفا
والاحضرت به زودي ميان

حله

 

!واي

 

سلام دکتر چاکراوارتي

!رامسواک

 

مراقب باش

ولش کن

 

ممنون

 

اوه، خدايا

خدايا، اين خيلي سنگينه

کي پيدا ميشه که چنين
چيزايي رو بپوشه؟

براي 400 سال تو خاندان ما بوده

عتيقه‌ست

توي سامپالگارت عتيقه فروش نبوديد؟

 

شوخي بدي بود

 

چقدر زيباست

اونا مرواريدهاي واقعي هستند؟

 

البته که واقعي هستند

 

رامسواک، لطفا به دکتر
اتاقشونو نشون بديد

بايد خسته باشن
..من -

شام ساعت 8 سرو ميشه

ميبينمتون

خاله

 

ميتوني منو والا حضرت صدا کني

 

والاحضرت، پاشنه کفش شما
براي سن شما خيلي بلنده

تو خونه ميتونيد دمپايي بپوشيد

حتي دمپايي راحتي هم ميتونه خوب باشه

وگرنه در آينده درد کف پا مي‌گيريد

رامسواک، منو ببخش لطفا

 

ميبينمت

" شروع خوبي بود، ميلي "

 

ممنون، رامسواک

 

اجازه مرخص شدن بديد، خانم

فقط ميلي

 

اجازه مرخص شدن بديد، خانم

 

آروم

 

ايول داره

 

درخواست ميکنم

 

ببخشيد

ببخشيد، ديرم شده

سلام، رامسواک
سلام ملکه، سلام پادشاه

 

ممنون

سلام، من ميلي هستم
ديويا -

از ديدنتون خوشحالم

 

" اوه نه "

 

!ببخشيد

 

جوجه، ممنون

 

ببخشيد

 

شما خيلي رسمي هستيد

ما پنجابي‌ها خيلي باحاليم
ميدونيد که

منظورم اينه، رو ميز شام
دليلي براي رسمي بودن نيست

فکر مي‌کردم شما بنگالي باشيد؟

نه، من پنجابي‌ام

 

در واقع، مانجو پنجابي هستش

و ما به اون رفتيم، حتي پدر

 

مانجو، خواهر شماست؟

نه، مادرم هستن

 

!مادرم هستن

 

ميذارمش تو جيبم

 

خب، شما دوست پسر داري؟

 

نه، ندارم

جدي ميگي؟

وقتي هم سن شما بودم
دوتا داشتم

ولي من يکم گيج بودم

ديويا داره براي آکسفورد
خودشو آماده ميکنه

 

،و دکتر چاکراوارتي
ما در حين غذا صحبت نميکنيم

 

ببخشيد

 

درواقع، فکر ميکنم که شماها بايد
تمام روز رو مشغول باشيد

که موقع شام تنها فرصت براي
حرف زدنتون باشه

..خب فکر کردم که

دکتر چاکراوارتي

رامسواک، لطفا بقيه قوانين رو
براي ايشون توضيح بده

 

جوجه يه مقدار خامه

 

بيمار چطور ميخواد تو چنين فضايي خوب بشه؟

 

ولي بايد يه کاري کرد

 

!شکلات

 

اينجام برق ميره؟

 

" يه دزد تو اتاق منه "

 

"!دزد"

 

" عجب دزد خوشتيپي "

" چطور بزنمش؟ "

تو کي هستي؟
تو کي هستي؟ -

 

من اهل دهلي‌ام

اگه بخواي بهم دست درازي کني
يه درسي بهت ميدم که نگو

اينجا اتاق منه و اونم بيار پايين

..اينجا

 

...اوه

 

اينجا اتاق من نيست

 

ولي تو کي هستي؟

 

ويکرام سينگ راتور

پسر شاه شيکار

اوه، شاهزاده

 

تو شاهزاده‌اي؟

تو کي هستي؟
ميلي -

ميلي چاکراوارتي
دکتر ميلي چاکراوارتي

من فيزيتراپيست
شاه شيکار سينگ راتور هستم

اها..دکتر

 

اتاق شما اون يکيه

 

تو اصلا شبيه شاهزاده‌ها نيستي

خفه شو ميلي، خفه شو "
"چرا اينقدر حرف ميزني

براي چي؟
بايد تو صورتم ديده بشه؟

..لاس زدن با دختري که خوابه

از رفتارهاي شاهزادگان نيست

و نيمه شب رفتن به
..تخت‌خواب يکي ديگه

و لگد زدن بهش، بيشتر
شبيه دکتراست، نه؟

!انتقام هم ميگيري

خب، مشکلي نيست
بي حسابيم

 

اوه، دوست دختر

دکتر، آخر شبه و من ميخوام که بخوابم

لطفا بريد

اون زيباست

" مغرور "

 

خب، چي صدات کنم؟

شاهزاده، اعليحضرت کوچک، ويکو

ويکو خوبه

دکتر
بله -

ميشه بريد اتاق خودتون، لطفا؟

 

شب خوش شاهزاده ويکو
شب خوش -

!شکلات
دکتر -

"صراحتا مغروره"

" دردسر "

 

خوبه، تو پاتون حس هست

يالا، بيايد ورزش کنيم

واسه امروز کافيه

من از ورزش خوشم نمياد

سامپالگارت جاي زيباييه

پس به اطراف نگاهي بنداز

و چند روز ديگه برگرد

دهلي هم براي گردش بد نيست

و اگه مي‌خواستم لذت ببرم

من به همچين جاي مقرارتي و
مصيبت‌زده‌اي نميومدم

يالا، بريم ورزش

من هرگز کاري بر خلاف ميلم نميکنم

" حتي شاه هم مغروره "

رامسواک، لطفا "ميل" ايشون رو صدا کن

چون ايشون بر خلاف ميلشون کاري نميکنند

رامسواک

 

ببخشيد، خواهشا

 

ممنون

 

" نميخواد بهتر بشه؟ "

" ميل اعليحضرت "

هر کار دوست داري بکن
منم ميرم

چيکار کنم؟

 

الان بهتر شد

 

جلسه سه ساعته در يک ساعت

چيزي نيست، ميلي

پادشاه‌ها هميشه تنبل بودن

 

تسليم نشو

شايد بعد از ديدن علاقه تو
اونم علاقمند بشه

 

گوش کن گواتام
من دوستت دارم

ميتونم به خاطر تو کلا عوض بشم

ديويا، اون ارزشش رو نداره

اون واقعا ارزشش رو نداره

اگه اون گواتام احمق تورو دوست داره

پس بذار خودشو عوض کنه

!تلفن رو بده من

 

من باهاش حرف ميزنم

ديگه همه چي شفاف ميشه

!تلفن رو بده من

!تلفن رو بده من

 

عشق يک بازيه

گواتام، نه، نه

اوه، پس ميخواي بازي کني؟

 

لطفا به کسي نگو

من فقط رو درسم تمرکز کردم

ولي ميتوني هردوشو انجام بدي
مادر درک نميکنه -

خب با ويکرام حرف بزن

اون هميشه سرش شلوغه

اگه به تجارتش اهميت نده

ديگه براش وقت نميمونه

 

اين صحنه رو باهات تمرين کنم؟

من کُلي وقت آزاد دارم

 

راتور، به حرفم گوش کن

کيارا تورو ول ميکنه و
مياد سمت من

البته، ما نميتونيم تورو
به عروسي دعوت کنيم

ولي عکس‌هاشو برات مي‌فرستم

 

راتور، الو؟
چي؟ -

هيچي

فيزيوتراپيست جديد باباست

فيزيوتراپيست جديد؟

منم ميخوام ببينمش

اين دختر يه دردسره

 

!دکتر

 

صبر کن ويکو، تقريبا تمومه

 

بهتره که اين کارا رو
تو اين لباسا نکتي

براي چي؟

تو کمبود زماني نداري

ميتوني در طول روز انجامش بدي

من وقت آزاد دارم چون
بيمارم "راغب" نيست

 

ناراحت نباش

و غمت چيه؟

اگه بهت بها ندادن
برگرد

اين پادشاه‌ها رو ناديده بگير

اونا خيلي گستاخانه برخورد مي‌کنند

تمام اعضاي خاندانشون عجيب و غريبن

با همديگه حرف نمي‌زنند

!و والاحضرت

هربار که منو ميبينه انگار
ميخواد يه گاز ازم بگيره

صبرکن

 

از اون شاهزاده خواستي
با پدرش حرف بزنه؟

اون تنها پسرشونه

به پدرش ميفهمونه

مانجو، بزرگترين کِسِله خونه همونه

شاهزاده ويکرام سينگ راتور

 

مراقب باش دکتر
بله -

من فقط يه کتاب نياز دارم

 

!ببخشيد

 

بعد از جنگ اول جهاني
هواپيما رو دادن بهش

..من واقعا نميدونم اونا چطور

اينو داخل اتاق نگه ميدارن

 

چيکار مي‌کني؟

نميتوني بشيني روش

ببخشيد، براي فيسبوک مي‌خواستم

دکتر چاکراوارتي، اولين جلسه شما

از 10 تا 1، درسته؟
بله -

 

فکر ميکنم بهتره رو اون تمرکز کنيد

 

زمان توريست‌ها از 5 تا 7 هستش

ميتونيد با اونا بيايد
درسته، خاله-

منظورم.. والا حضرت

درواقع، ميخواستم باهاتون حرف بزنم

عمو شيکار نميخواد تمرين کنه

فکر ميکنم نميخواد خوب بشه

دکتر، خواهش ميکنم

يا ميتوني به شيکار کمک کني
يا نميتوني

 

..اگه نميتوني

بليط برگشت شما فراهم ميشه

حالا، لطفا منو ببخشيد

 

بفرماييد داخل

 

سلام، ويکو

 

!ببخشيد

 

دردسر

 

!ببخشيد

 

داري براندازم ميکني؟

 

عيب نداره، اينطرفا
چيز زيادي براي ديدن نيست

 

نميتونم جلو خودمو بگيرم

 

خب؟

 

ببين ويکو، هنوز توي پاي
پدرتون احساس هست

اين يه چيز بزرگه

کلي نقطه براي بهبود هست

" کلي هم اينجاست "

فکر نميکنم کسي براي ورزش کردن
تحريکش کرده باشه

و ميدوني، اونم نميخواد
که بهتر بشه

همه اينجا درگير کار خودشون هستن

و يا قوانين و مقرات هست

" سريع‌تر لطفا، من بايد برم "

..شما با درخواست دکتر از دهلي

مسئوليت خودتون رو کم کردين

بايد کمي درگير اين قضيه بشيد، همکار

...دکتر

"نميدونم براي چي هي اينو ميگم"

شما روش زندگي مارو درک نمي‌کنيد

 

و ضمنا، اون چرا بايد
به حرف من گوش کنه؟

 

تو دکتري

 

ولي تو پسرشي

وقتي مانجو به مسير اشتباه کشيده ميشه

فقط من ميتونم برش گردونم

از اينکه پسرشون هستي
استفاده کن

از قدرتت استفاده کن

 

ببين، اگه از پسش بر نمياي

 

لطفا برو
من ترتيب يکي ديگه رو ميدم

ميخوام بدونم مشکل آدماي اينجا چيه؟

هربار ميام با يکيشون حرف بزنم

طفره ميرن و
ميپيچن به بازي

براي همين 40 تا دکتر قبلي رفتن

 

و من، من سواگ و کاپور رو خوب کردم

هر وقت فکر کنم از پسش بر نميام
ميذارم و ميرم

 

!ببخشيد

 

فکر نميکنم بتونم بهش نفوذ کنم

 

ولي بازم سعيم رو ميکنم، حله؟

 

جدي؟

 

ممنون، ويکو

 

!دکتر

 

رامسواک، چه خبره؟

يه مهموني کوچيکه

 

پسر پريم سينگ، به يک برنامه موفق در
مديريت اجرايي تجاري کسب کرده

 

!مهموني

بشين

 

برو کنار

 

!اين ليوان منه، اوکي

اسم پسرش چيه؟

 

کريشنا

به سلامتي کريشنا

!کريشنا

 

يکي ديگه

 

!اينطور مهموني ميگيرين

 

با شنيدن صداي سوت قطار"
"باسنم شروع به تکون تکون خوردن ميکنه

 

با شنيدن صداي سوت قطار"
"باسنم شروع به تکون تکون خوردن ميکنه

 

"!تندتر برو! تندتر برو "

 

!تندتر برو! تندتر برو"
"!آقاي راننده انقدر آروم آروم نرو

يه خورده سرعتت رو ببر بالا"
"!و آقاي راننده انقدر آروم آروم نرو

 

درخواست و دانلود فيلم هندي
Www.Bollywoodiha.Com - .IN

 

موتور قطار داره "
"تلق و تولوق سر و صدا مي کنه

و ريل‌هاي قطار با شنيدن اين صدا"
"شروع به لرزش مي‌کنند

 

موتور قطار داره "
"تلق و تولوق سر و صدا مي کنه

و ريل‌هاي قطار با شنيدن اين صدا"
"شروع به لرزش مي‌کنند

 

حالا اين قطار کِي ميخواد"
"از حرکت بايسته؟

 

"حالا اين قطار کِي ميخواد از حرکت بايسته؟"
"قلبم همش اين سؤالو داره ازم مي پرسه"

 

"يعني اين قطار با من جور ميشه؟"

 

يعني ميشه که اين قطار مثل سکسکه"
"با من يکي بشه؟

 

با شنيدن صداي سوت قطار"
"باسنم شروع به تکون تکون خوردن ميکنه

 

"!تندتر برو! تندتر برو "

 

!تندتر برو! تندتر برو"
"!آقاي راننده انقدر آروم آروم نرو

 

يکم سرعتت رو ببر بالا "
"!آقاي راننده انقدر آروم آروم نرو

 

عمو رامو، من بر مي‌گردم دهلي

 

اينقدر زود؟

 

حق با پدرم بود

 

هرگز بيشتر از 15 دقيقه با بيمارت صرف نکن

بهت احترام نميذارن

 

بيا، مشکلت رو بهم بگو

نسخه‌ات رو بنويس
دستمزد رو بگير و برو

اونا عين داماد سر خونه باهام رفتار مي‌کنند

عمو شيکار آدم خوبيه، ميدوني که

..اگه بياد خونه من

 

.ده روزه خوبش مي‌کنم

 

اصلا اينجا اتمسفر ميبيني؟

اون که هيچ، هيچکي اينجا خوب نميشه

 

والاحضرت با افسوس احاطه شده

 

چي؟

 

پسر بزرگش رو توي تصادف از دست داد

 

آمبر

 

اون 20 سالش بود

 

والاحضرت بهش يه ماشين مسابقه‌اي داد

 

پدر و پسر براي رانندگي رفتن بيرون

 

آمبر خيلي تند رانندگي مي‌کرد

 

از تصادف جون سالم به در نبرد

 

بعد تصادف، والا حضرت 6 ماه کما بود

 

والاحضرت همه چي رو کنترل کرد

 

بعدش ديگه شديدا تغيير کرد

 

همه خيلي شاد بودن

 

شاه و ملکه چوگان بازي مي‌کردند

 

هر روز مهموني بود

 

همه چي نابود شد، ميلي

 

صبح بخير، بابا

!اوه

 

پسرم، آفتاب از کدوم طرف در اومده؟

ميشه بيام داخل؟
بله -

 

حالت چطوره؟

 

خوبم، خيلي خوبم

خوب، ممنون

 

صحيح

 

ذخيره سيگارت خوبه؟

خوبه

 

خوبه

 

!بابا

 

دکترتون، دکتر چاکراوارتي

 

داشت ميگفت که

 

به ورزشت تمرکز نمي‌کني

صحيح، پس حالا اومده سراغ تو

 

فکر کنم وقتشه بفرستيمش
بره رد کارش

 

آره

 

!نه

..اگه نميخواي تمرين کني، پس

 

مشکلي نيست
هر طور مايلي

 

تلاش کردن فايده‌اي نداره، داره؟

 

درسته

 

ديگه ميرم، جلسه دارم

البته

برو، برات آرزوي موفقيت ميکنم

هم‌صحبتي خوبي بود

 

اومد

 

دکتر چاکراوارتي، فکر ميکنم
ديگه وقت مرخص کردن شما رسيده

 

منم به همين فکر مي‌کردم
چي؟ -

بايد باهم دکتر چاکراوارتي
رو بندازيم بيرون

چي؟

اون کاملا بي‌مصرفه

من الان ديگه ميلي هستم

و داشتم فکر ميکردم
حالا که اينجام

براي چند روز بايد از
زندگي سلطنتي لذت ببرم

 

يه آدم عادي
ديگه چنين فرصتي گيرش نمياد

درسته، عمو رامو؟

 

در مورد شراب يکم يادم بديد؟

 

واقعا نميخواي وادارم کني
ورزش بکنم؟

به هيچ عنوان

 

اگه نيرمالا بفهمه چي؟

،غير من و شما
فقط عمو رامو در مورد اين قضيه خبر داره

 

بله، عمو رامو پيشخدمت قديمي ماست

درسته، عمو رامو؟

 

ارباب

 

به سلامتي

 

ديويا خيلي بامزه‌ست

 

!اين چيه

 

با ملکه چيکار ميکنيد؟

..زماني بود که

متخصص جفت‌پا بودم

 

تانگ اداناي معروف

 

اين عکس مورد علاقم
از شماست

 

اون آمريکايي گرفته، نه؟

 

..بايد سپاسگزار باشه که

بعد گرفتن اين عکس، کشته نشده

من خيلي عصباني بودم

و پدرت داشت
عين ديوونه‌ها ميخنديد

 

بعدش داستان رو قبول کرد

قابش کرد و به مناسب سالگرد ازدواجمون
بهم هديه کرد

 

..خب، به اين بهانه ما تونستيم

تانگ اداناي معروف شما رو داشته باشيم

 

اون دوران گذشت
و پاهاي منم رفت

 

مشکلي نيست

اون دوران رو بر مي‌گردونيم

 

اين چيه؟

تنيس

 

دکمه "آ " رو بزن
براي توپ زدن

!چي

 

!بزن

 

!گل

 

!گل

 

من بُردم

 

!گل

 

!گل

 

!آماده

 

!بچرخ

 

!آفرين ببر من

 

!آفرين

 

دهنت رو با شراب مي‌شوري

 

براي اولين باره چنين چيزي ميبينم

 

حالا فهميدم کلکسيون شراب بابا کجا ميره

منو ترسوندي

و عمو شيکار شخصا اينو
به من هديه داد

 

در واقع، اين يه رشوه‌ست

و من اونو وادار به
ورزش کردن، نميکنم

بيا، بشين

فکر کن خونه خودته

 

" اين مغرور خوشتيپه "

 

اينو بخور

 

!به سلامتي

 

دکتر

ميلي

 

.ميلي

 

بعد از سال‌ها پدر رو خوشحال ديدم

 

شاهزاده، فقط صبر کن و ببين
بعدش چي ميشه

 

حالا چي؟
حالا ؟ -

خب، نامزدت چطوره؟

 

کيارا، نه؟

 

خوبه

 

ميتونم يه چيزي بپرسم؟

 

قبل بوسيدن کيارا قورباغه بودي؟

يا همين؟

 

فکر کن

 

تو کيارا رو بوسيدي، نه؟

 

و دوست پسر تو؟

من کلا از مردا دوري ميکنم

اونا آزاديم رو ميگيرن

اونا ميگن : اينکارو نکن
اونکارو نکن

اونطوري لباس نپوش
اونطوري نشين

 

آره، شرمنده

 

..بگذريم، هر گريه و زاري

سرخوردگي بعد تموم شدنش

کنترل نميشه

 

پس، ميخواي امروز بازم
توي آشپزخونه مهموني بگيري؟

 

ديدي؟

 

پس چرا نيومدي داخل؟

خيلي باحال بود

 

اوه! ما پادشاهان با
کارکنانمون مهموني نمي‌گيريم

 

همچين چيزي

دقيقا برعکسه

 

..اين اذيتشون ميکنه و

 

.و ما براي همشون زماني نداريم

 

اين چيزي که ديويا داشت ميگفت

اون واقعا بانمکه

 

..ميخواد بره آکسفورد يا

به خاطر مادرتونه؟

 

تصميم مادر براي ديويا کاملا درسته

 

و خواسته‌ي ديويا چي؟

 

يکي بايد در مورد خواسته اون بپرسه

ميلي، اين خانواده راتوره

نظم يعني همه چيز

ديويا هم يک راتوره

و اون کاري رو ميکنه
که مناسبشه

و يکي ديگه تصميم ميگيره که چي براش درسته

کاش خدا يکم احساس به شما مرحمت مي‌کرد

..ميدوني، بايد

 

بايد با مانجو تو اسکايپ حرف بزنم

اوکي، باي

 

ميلي

 

ميخوام از خونه فرار کنم

چي؟

 

شاد باش، تو امتحان رو پاس ميکني

ميدونم چطور، بيا يه
رنگ موي خوشگل بزنيم برات

 

راستش نه، والاحضرت ميکشم

حداقل ميتونيم برات لاک ناخن بزنيم

مشکي يا زرشکي

،اينطور نيست
من ميخوام بازي کنم

 

اين فرصت بر نميگرده

درسته

 

!ولي فرار کردن

 

درس بخون

 

من اين دکتر رو برميگردونم

اون دکتره ؟

اون هميشه ميچرخه و حرف ميزنه

با ديويا حرف ميزنه

نميذاره درسش رو بخونه

 

تو همه چيز دخالت ميکنه

 

ولي بابا به نظر واقعا شاد باشه

 

براي همين که هنوز برش نگردوندم

 

چيکار ميکني؟

چيکار ميکني؟

براي سواري آماده‌اي؟
اوه خداي من -

 

!برو کنار

سريعتر

 

افتاد

..عين فرمول

 

امروز واقعا حال کردم

 

زندگي هنوزم ميتونه خوب باشه
عمو شيکار

ولي تو خودت رو قبول نداري

 

عمو شيکار، من ميدونم
که 10 سال گذشته چه اتفاقي افتاد

 

تقصير شما نيست

آمبر، اين قسمتش بود

تقصير شما نبود

 

شما هنوزم به اون تصادف تکيه کردين

فراموشش کنيد

 

وگرنه پيشروي سخت ميشه

 

دکتر چاکراوارتي، ما هرگز
از اون واقعه ياد نميکنيم

ـ10 سال ميشه که همينطوره
پس چي باعث شده شما دوباره تجديدش کنيد؟

 

ايشون بيمار من هستن، والاحضرت

 

مشکل اون احساس گناهشه

 

اگه باهاش رو به رو بشه
کلي نقطه براي بهبودش هست

 

شايد بتونه دوباره راه بره

 

نيازي نيست ازش انتظارات اشتباه داشته باشيد، دکتر

 

براي مراقبت از اون کم نداشتيم

و نخواهيم گذاشت

من دکترشونم، والاحضرت

 

نميتونم اميد بهتر شدنش رو از دست بدم

 

شما قانع نميشيد
درک ميکنم

 

ولي تا وقتي اينجام
نهايت تلاشم رو ميکنم

 

به دکتر شتي زنگ بزن

مامان
تلفن رو بده من -

 

آروم، ميلي
آروم باش

 

رام سواک

 

اگه ضروري نبود
چرا بايد زنگ بزنم؟

 

اون خارج شهره

 

کِي بر مي‌گرده؟

عمو شيکار، صبر کن

سه هفته

 

اوه، بيخيال

.ميلي. ميلي

بروکنار، عمو رامو
ميخوام با بيمارم حرف بزنم

 

نميتوني فرار کني
پس بايد به حرفم گوش کني

 

شايد منم يه دکتر ديگه برات باشم

ولي براي من، بيماران
کارم نيستند

 

اگه شما لجبازي، منم هستم

 

يعني چي که نميخواي خوب بشي؟

اگه نميخواي خوب بشي
پس چرا به من زنگ زديد؟

 

ببين، شما يه پسر و
يه دختر ديگه داريد

لااقل به خاطر اونا سعيتونو بکنيد

 

ميدونم ملکه زن قويه

ولي اون زن بيچاره ميخواد
چيکار کنه؟

اون بايد همه چيز رو کنترل کنه

و تو با اين صندلي
عشق بازي ميکني

 

تو با يک اندوه 10 ساله زندگي ميکني
!اعليحضرت‌

تا وقتي که اينجام
تا 11 منتظرت ميمونم

 

حله؟

 

حالا ميتوني بري

 

حق با اونه، بابا

 

اگه برادر امبر زنده بود

همين چيزا رو ميگفت

 

: جديدترين اخبار باليوود
Facebook / BollywoodyHa

 

فکر کنم زياده‌روي کردم

نه، نه
درست گفتي

 

اينا هيچوقت باهم حرف نميزنند

 

ولش کن اصلا

کاري که شده، شده

 

خب، چه خبر؟
تو بگو -

 

راتور کوچک چطوره؟

اون کِسِل سلطنتيه

 

راستش، يکم هم شيرينه

من بهش گفتم قورباغه

بايد يکم عوض شي، بنويسش

 

تو افکار محدودي داري

حالشو ببر، باي
باي -

 

اسب دو و نيم قدم بر ميداره

 

..کيش

.و مات

آره

 

67...

68...

69...

بسه
مزخرفه -

تو 120 تا رو
دو روز گذشته انجام دادي

بايد امروز بشه 150

صبح بخير، بابا

صبح بخير

سلام ويکو

ببين، پسرم اومده

ولم کن ديگه

ويکو، ميتوني از چشماش، دماغ
و گوشاش و هرچيز ديگه‌ايش استفاده کني

ولي پاهاش وا نميستن

 

بابا من ميرم سورج مان سينگ
رو ببينم

کاخ سورجگارت

يه لطفي بهم بکن، اونم با خودت ببر

 

ولي ورزش شما ناتمام ميمونه

با رامسواک کاملش ميکنم
قول ميدي؟ -

صد در صد

 

ميرم لباسمو عوض کنم

 

ولي بابا، من ميرم براي حلسه

با خودت ببرش پسرم

تو به کارت ميرسي

اونم يه نگاهي به
سورجگارت ميندازه

و اين پاهاي پيرم
يه استراحتي ميکنند

 

مراقب باش، خوش بگذره

 

رامسواک، شراب بيار

امروز مرخصيه

 

خب ويکو، چرا ميريم ديدن
سورج مان سينگ؟

ما نه، من

" چرا آوردمش آخه؟ "

همينو گفتم

 

خب، چرا سورج مان سينگ
رو ملاقات ميکني؟

 

" صبور باش ويکرام "

چون ميخوام سورجگارت رو بخرم

و اون نميخواد بفروشه

چرا بايد بفروشش؟

" پاتو بذار پايين "

 

چون از عهدش بر نمياد

 

و ما يه هتل اونجا ميسازيم

 

اگه بفروشش؟

ميشه پاهاتو بياري پايين؟

 

!ببخشيد

 

"ديوانه"

"مغرور"

 

دکتر، لطفا يه ذره
خودت رو کنترل کن

به من بگو دکتر کنترل، ويکو

 

تو روحش، پريد

 

حالا اين يه جلسه خيلي محکم خواهد بود

والاحضرت

خوش آمدين، شاهزاده

ايشون دکتر ميلي هستن
فيزيوتراپيست پدر

و ايشون سورج مان سينگ
سلام -

 

خونه شما واقعا زيباست

 

خانواده ما 600 سال از اينجا
مراقبت کردن

 

شاهزاده، بيا شليک کن

!يا نکنه تجارت تورو آذوقه‌اي کرده

 

!بکش

 

!ويرو

 

.دکتر

 

شمام ميخواين تيراندازي کنيد؟
نه، اون مخالف خشونته -

البته، من عاشق "شعله" هستم
( فيلم شعله )

اوه خدايا

..ممم

 

..ميشه

ممنون

 

قنداق رو بذار رو شونه‌ات
اوکي -

 

اونجا رو نشونه بگير

 

!بکش

 

ممنون، ويرو

خيلي باحاله

بين شما چيزي هست؟

نه
نه، نه -

از طرف من که نه

اون رو نميدونم

 

دکتر، شما واقعا زيبايي

ممنون

بيايد، من بهتون
سورجگارت رو نشون ميدم

حتما
ميشه اول جلسه رو تمام کنيم؟ -

..شاهزاده، شما بودي.. بين

يه دکتر زيبا و قرار کاري
کدومو انتخاب ميکردي؟

 

صبر ميکنم

 

اين شاهزاده اذيتتون ميکنه؟

اون مغروره، ولي بد نيست

شنيدم يه زماني 300 ملکه
اينجا زندگي مي‌کردند

!ملکه نه، نديمه

 

اون پادشاه خيلي باهوشه

 

هست

 

اون منو واسه ملاقات خواست
و همه جوره طفره ميره

 

گفت من خيلي خوشگلم

و اگه تو از من خوشت بياد
من نبايد مقابله به مثل کنم

 

" اون واقعا زيباست "

 

ولي لطفا در موردش نگران نشو

 

" مغرور "

 

ميتونم يه چيزي ازت بپرسم؟

 

بايد يکم حساس شده باشي
اون داره خونه رو مي‌فروشه

آسون نيست

ميدونم، ولي اون خودش قبر خودشو کنده

 

مردم اشتباه ميکنند
تو تاحالا اشتباه نکردي؟

"..اون"

 

سعي ميکنم که
اشتباه نکنم

 

" ول کن مغرور سينگ "

 

چرا اينجا وايستادي؟

بيا، يه چاي خوشمزه ميدم بهت

 

ايول

 

سلام قربان
بشينيد لطفا

داولاتجي
بله -

دو فنجان چاي برامون بيار

رستوران راجا

 

" غرور هم ميتونه عادي باشه "

 

" عشوه‌ش قشنگه "

 

ديگه چيه؟

تو ميتوني عادي باشي
و خيلي مردمي هستي

بفرماييد

 

ممنون

 

من يه جلسه تو شامپالگارت دارم

نيم ساعت زمان ميبره

ميتوني اطراف مغازه بچرخي

 

فکر خوبيه

 

ميخوام واسه مانجو دستبند بخرم

و نقره‌هاي اينجا خيلي معروفن، نه؟

 

درسته

 

!نيم ساعت ديگه ميبينمت، اوکي
همينجا ميام دنبالت

خداحافظ، شاهزاده

 

" تست بازيگري "

الو

راستش، جناب من زود برميگردم

 

بر نمي‌داره

 

شايد بايد يه تستي بدم

 

سينما گنگا کجاست؟

مستقيم جلو

 

ممنون

 

خوش آمدين خانم

خانم، هاليوود به هندوستان آمده

!مراقب باشيد

 

بيا

 

بيا

 

سلام
سلام -

ميلي چاکراواتي، فيزيوتراپيست

..من دوستي دارم که
خانم -

بله
ويلي ميشه يکم بري سمت راست، لطفا؟ -

اوکي؟

 

نوشيدني خنک بهش بدين
بايد تشنه باشه

بدش

من يه دوست دارم که
بازيگر خوبيه

ممنون
خواهش -

 

بخور

 

راستش منم به بازيگري علاقه دارم

ولي دوستم
خانم، دير ميشه-

اول چشماتو ببند

يه نفس عميق بکش

 

من تو يه جلسه ام
ويکو -

 

ميلي، من سرم شلوغه

 

تو هميشه سرت شلوغه

 

مست کردي؟

 

نميره سر اصل مطلب

 

هي، دختره رو دزديديم

چي؟

کَري؟

دزديديمش

 

چي ميخواي؟

 

ويکو

 

يک ميليون

 

اوکي

 

!آره

 

آدرس رو برات مينويسم

اونجا باش

 

و آها؛ اگه به پليس خبر بدي

 

!عواقبش رو ميدوني ديگه

!آره

 

به آقاي ناماکارو بگيد
که من بايد برم

 

اون دختره احمق رو دزديدن

" درود بر الهه "

" درود بر الهه "

 

تبريک ميگم
براي چي؟ -

تو اولين گروگان آدمربايي مايي

 

جدي؟
آره -

وقتي منم اولين بيمارم اومد پيشم
خيلي خوشحال بودم

 

ترجمه و تنظيم : سـامـان کـيانــي
Facebook.com/SamanDF2

 

سي دقيقه، تمام چيزي که گفتم

 

اون واقعا دردسر بزرگيه

 

" اوه عزيزدلم "

يکي اونو خفه کنه
داره ديوونمون ميکنه

" يادم نيست بعدش چي بود "

 

" ...آهاي عزي "

!ببند

اينم از پول

ميهمان منو بهم برگردونيد

 

!شاهزاده

 

دارام سينگ؟

 

تو؟

 

درود شاهزاده

تو ميهمان مارو دزديدي، دارام سينگ؟

 

زده به سرت؟

منو ببخشيد، شاهزاده

نميدونستيم که ميهمان شماست

فکر ميکردم يه توريسته

سريعا بيارش

ميخواي منو بکشي؟
آره -

ما کاري نکرديم

قسم ميخورم، کاري نکرديم
ويکو -

ببرش
سلام -

حالا از اينجا بريد

نميخوام هيچکدومتون رو
دوباره توي سامپاگارت ببينم

ويکو، تو يه آدم نترسي

!عجب نجاتي

 

احساس مريضي ميکنم
به نفس نياز دارم

 

..نميفهمم چطور باعث شدي تو نيم ساعت

 

تورو بدزدن؟

!ما

 

تو و کي؟

 

کس ديگه‌اي هست؟

 

..من .. مرخصي

 

چطور ميتوني اينقدر احمق باشي؟

 

ببخشيد، يه آزمون هنرپيشگي بود

 

مهم نيست

 

ولي ويکو، تو منو نجات دادي

 

ميلي، تو مستي

 

سلام مانجو، چه خبر؟

بنزين بالاست، من بالام، بابات بالاست
( از واژه آپ ايهام ميگيره براي بازي با کلمات )

ک پايينه، احمق هنوز خوابه

تو چي؟
هيچي -

دارم براي کار آماده ميشم

و شاهزاده ويکرامت؟

حالش چطوره؟

پرنسس ميشي؟

!ويکرام رو فراموش کن

تو فقط ازش خوشت مياد

من با انجام کاراي احمقانه بزرگ شدم

..اگه منو درست تربيت کرده بودي

..شايد تا الان

.مادر 2- 3 تا بچه بودم

چيکار کردي؟

يه قورباغه رو بوسيدم

اوه نه، تو اون آدم خسته کننده
رو بوسيدي؟

ولي اون نامزد داره

!اوه، وحشتناکه

بايد بهم ميگفتي که نامزد داره

حالا چي؟

 

هيچي

ميلي - مانجو
الان نميتونم درست فکر کنم -

اوکي، باي.باي
ميلي -

 

!اوه خدايا

 

.مانجو

 

حالا چيکار کنم؟
وايسا -

نفس .. نفس عميق بکش

 

الان آرومي؟

ببين، واضح باهاش حرف بزن
و اين داستان رو تموم کن

بهتره

 

!فکر خوبيه

 

!خوبه، فکر خوبيه

فکر خوبيه مانجو
عاشقتم

 

ويکرام، ميخواستم باهات صحبت کنم

 

...فکر ميکنم

..ويکرام، مدارکت

 

سلام، والاحضرت

روز دلپذيريه، نه؟

 

من عمو شيکار رو براي
ورزش ميبرم بيرون

 

ويکرام
بله -

 

ممنون

 

!اوه، نه

 

ببخشيد

 

!ميلي

!بله

!چي بگم
!!اون چرا اينجاست

!صبرکن

 

از پسش بر ميام

 

سلام
سلام -

 

سرت شلوغه؟

 

ميتونيم صحبت کنيم؟

حتما

 

" اون خيلي جذابه "

 

با اين اتاق چيکار کرده؟

 

" چطور اين کارو بکنم؟ "

 

" ويکرام ديشب رو فراموش کرده "

 

" ديشب چي شد؟ "

 

" چي بگم؟ "

 

ببين

 

ديروز
ديروز؟ -

 

" چشم‌ها"

 

" به پاها خيره نشو "

 

ديروز بين ما چه اتفاقي افتاد

 

اوه ديروز

 

در موردش فکر نکن

 

اين اتفاقا ميوفته

 

" احمق "

من نه، براي مردم

..معمولا تو زندگي

" چي داره ميگه ؟"

درسته

 

پس بايد فراموشش کنيم

در واقع، نبايد در موردش سوال کني

 

..تو فقط

 

.کاملا مست بودي

کاملا مست

 

" لطفا منو ببوس ويکرام "

" ميخوام ببوسمت "

 

ما اشتباه کرديم؟

 

آره

 

و، اگه اشتباه نبوده باشه، چي؟

 

..يعني

هيچي بين ما شدني نيست
...يعني

" چرا نبايد چيزي باشه ؟ "

 

..ميدوني که

 

!آره

 

تو و من آدماي بسيار متفاوتي هستيم

" و من قراره با کيارا ازدواج کنم "

 

آره

 

و من به خاطر کسي
خودم رو تغيير نميدم

درسته، فکر کنم اين کار درستي باشه

 

" خوبه، گفتيش، حالا برو بيرون "

...خب

"نرو "
" جلومو بگير " -

خوشحال شدم که در موردش حرف زديم

.و تمومش کرديم

 

" ميشه بگيرمت؟ "
"خواهش ميکنم، نه " -

 

اوکي، شرمنده

 

!دوست، بزن قدش

 

!بزن قدش

 

باحاله، شب خوش

 

"بهترينه"

شب خوش

" اين بهترينه "

 

ممنون، شب خوش

شب خوش

 

بزن قدش

 

چرا صبح به اين زودي
اذيتم ميکني؟

..اگه نتوني بخوابي

 

امروز رو اينجا تمرين مي‌کنيم

 

"بخاطر دوري از پسرتون"

 

چندين سال از آخرين باري که
اومدم اينجا مي‌گذره

 

!واي

 

"نه،نه،نه،نه"

 

" اوه، ويکرام "

 

ويکرام، ديشب نخوابيدي؟

 

صبح بخير بابا
صبح بخير -

" چرا اومده اينجا؟ "

 

خوبه که اينجا ميبينمت
پيشنهاد ميلي بود -

کاملا يادم رفته بود
اين بالا چقدر زيباست

 

امروز ميرم بمبئي
صحيح -

" براي چي؟ "
"که از تو دور باشم، ميلي " -

 

زياد کار نکن، خسته ميشي

 

خداحافظ بابا

 

خداحافظ ويکرام

 

خداحافظ ميلي

 

بيا تمرين کنيم

 

تو دختره رو بوسيدي
مادرش رو نه

 

بامزه نبود

 

من شوخي نميکنم

 

يه دختر و يه پسر
همديگه رو ميبينند

 

..جذب هم ميشن

..همو ميبوسند

.براي همه اتفاق ميوفته

 

براي تو هم همينطور، همين

 

اون همينو گفت

 

اون دختر باهوشيه

 

جذابه؟

 

جذابه

به کيارا چي بگم؟

ميخواي به کيارا چي بگي؟

 

راتور، اميدوارم احساس گناه نکني؟

 

شايد

 

دعوتش کردم فردا بياد خونه

کيارا رو دعوت کردي؟

تو کيارا رو دعوت کردي بياد خونه؟

زده به سرت؟

 

در مورد دخترا چيزي ميدوني؟

 

اوکي

تو 36 ساعت گذشته
ميلي رو از آدمربايي خلاص کردي

خوبه

در حالت مستي بوسيديش

اوکي

بعدش زدين قد هم ديگه

و حالا بهترين دوستان هم هستين

 

خوبه

..ولي تو، الان کيارا رو دعوت کردي

به خونه‌اي که ميلي توشه؟

!خيلي ستمه

اين يه ظلم به خانماست

اگه ميخواي با کيارا حرف بزني
پس تو خونه خودش حرف بزن

 

و در مورد ماجراي "ميلي" بهش چيزي نگو

 

هيچي

 

يکم بيشتر، يکم بيشتر بالا

عاليه

 

همه رو خبر مي‌کنم
نه، نه -

بذار سوپرايزشون کنيم
اوکي -

بيا يکم ديگه انجامش بديم
به اين ميگن روحيه -

صبرکن

فکر کردي تا قبل عروسي
ميتونم کاري بکنم؟

عروسي کي؟

عروسي ويکرام با کيارا

 

کسي بهت نگفته عروسي
دسامبره ؟

 

" ديدگانم هم ميدونند که... به خطا رفتند "

 

پس چرا من دارم به خاطر خطاي اونها "
" مجازات ميشم

 

" آدمي از خواب بي‌خواب ميشه "

 

" آروم و قرارش رو از دست ميده "

 

" وقتي تبديل به درويشي در راه عشق ميشه "

 

" اين قلب من دست به شيطنت ميزنه "

" اين قلب من داره سرکشي ميکنه "

 

" يادگرفته تا چجوري قلب آدما رو بدزده "

 

" نقطه ضعف اين قلب، همينه "

 

" اين قلب من دست به شيطنت ميزنه "

" اين قلب من داره سرکشي ميکنه "

 

" يادگرفته تا چجوري قلب آدما رو بدزده "

" نقطه ضعف اين قلب، همينه "

 

سلام ويکرام
سلام -

 

!تبريک ميگم

 

براي؟

 

شنيدم دسامبر ازدواج ميکني

 

" هر قلبي فقط به حرفاي خودش گوش ميده "

اما به حرف‌هاي صاحبِ اون قلب "
" اصلا گوش نميده

 

" ...قلب آدمي در درون خودش "
ببخشيد

 

" دنيايي از رؤياها بنا ميکنه "

 

يکي خودش رو نزديک مي‌کنه "
" و ديگري ازش فاصله ميگيره

 

" وقتي تبديل به درويشي در راه عشق ميشه "

 

" اين قلب من دست به شيطنت ميزنه "

 

" اين قلب من داره سرکشي ميکنه "

 

" يادگرفته تا چجوري قلب آدما رو بدزده "

 

" نقطه ضعف اين قلب ، همينه "

 

" اين قلب من دست به شيطنت ميزنه "

 

" اين قلب من داره سرکشي ميکنه "

 

" يادگرفته تا چجوري قلب آدما رو بدزده "

 

" نقطه ضعف اين قلب ، همينه "

 

خيلي بهم مياين
تبريک مي‌گم

 

فرار مي‌کني؟

نميدونم

البته، تو بايد چيزي که تو
ذهنته رو به زبون بياري

 

ولي سعي کردي با
ويکرام صحبت کني؟

برادر ويکرام، اون مثل مادره

..اگرچه ظاهرا مدرنه

ولي افکارش قديميه

 

اوکي مانجو، خوشحال شدم
که باهات صحبت کردم

خيلي حس خوبي بود

بله
خداحافظ -

 

ميلي، عقلت رو از دست دادي؟

من تو تخت‌خوابم دارم پرتغال پوست مي‌کنم

و تو منو به خانواده سلطنتي معرفي مي‌کني؟

چرا زنگ نزدي؟
آره مانجو، نتوستيم حرف بزنيم -

ولي من درگير عمو شيکارم

..اون ميخواد تا قبل

عروسي ويکرام که دسامبره
راه بره

صحيح، پس عروسيش هم
تنظيم شده

 

وقتي همسرش بياد خونه

براي تمرينات اون هم ميتوني کمکش کني

 

نقشه ريختي که تو
دسته‌ي دمه‌در عروسي باشي؟
( کساني که خوش‌آمد ميگن )

 

سلام ميلي

 

!سلام، ويکرام

 

بابا کجاست؟

رفت پايين
دارم با مادرم حرف ميزنم

مانجو، ويکرام

ويکرام، مانجو

 

سلام خانم

 

ويکرام سينگ راتور

سلام، منم از ديدنتون خوشبختم

 

بايد برم دنبال بابا
اميدوارم خيلي زود مجددا ببينمتون

خدانگهدار

 

باي ميلي
باي ويکرام -

 

تو دوستش داري
نه، ندارم -

اوکي، باي
منم بايد برم

 

قربان

شاهزاده
قربان -

فردا ساعت 5 عصر

 

بله قربان

و آها، دکتر ميلي هم بيار

گردنم خشک شده

.بدون اون نيا

 

قربان؟

 

سلام ويکرام

سلام ميلي

بله، ويکو

 

باشگاه طرفدارانت داره بزرگ ميشه
چي؟ -

 

منظورم اينه سورج مان سينگ
فردا منو براي ملاقات خواسته

و اصرار ميکرد که
تو هم با من بياي

مثل اين که گردنش خشک شده

 

اوه، حسادت ميکني؟

 

!من از اين مشکلات کهنه ندارم

پس از نوع جووناش داري؟

...عين ظهور يک زيبايي

 

ممنون

 

فردا صبح ساعت 11

 

سورج مان سينگ خونه‌ش رو ميفروشه؟

 

آره

 

نميخوام اينطوري ببينمش

 

اينطور تجارت انجام ميشه

 

عين مال شما دکترا نيست

 

باشکوه، عاري از خودپرستي

 

کي گفته دکترا عاري اند؟

 

..تنها فرقش اينه ما نيکي ميکنيم

.وقتي بيمارانمون فايده‌ش رو مي‌برن

 

...نميدونم که.. آيا اين ايده خوبي بود

که بياي اينجا و ميلي رو سوپرايز کني

اونم تو خونه يکي ديگه، مانجو

 

اون دختر ماست

هرجا بخوايم ميتونيم سوپرايزش کنيم

و براي اين که اسباب زحمت بشيم
اينجا نيومديم

ما ميريم هتل و پولشو ميديم

پيش اونا نميمونيم

 

اين دختري که گفتم

سعي کردم 15 بار بهش زنگ بزنم

نميدونم بدون تلفنش کجا غيبش زده

 

بايد عتيقه باشه

 

سلام

من نيرمالا دوي راتور هستم

شما خانواده دکتر چاکراوارتي هستين؟
بله -

من پدر ميلي، پتريک هستم

اينم مانجو، مادرش
سلام -

بنشينيد

 

ببخشيد

 

درواقع، ما اومديم اينجا
که ميلي رو غافلگير کنيم

ولي خودمون غافلگير شديم
دختره گم شده

 

شما خونه رو خيلي خوب نگه داشتين

 

ممنون

..ولي ميلي

دکتر چاکراوارتي گُم نشدن

به همراه پسرم ويکرام

رفتن شاه سورج مان سينگ رو ببينند

 

چي؟

گردنشون آسيب ديده

 

عصر بر ميگردن

دوره؟

 

حدود 300 کيلومتر

 

اميدوارم با ماشين رفته باشه
نه مثل سري قبل

 

اون با ماشين رفته

 

ويکرام هم باهاش رفته

 

خب شما خيلي بانمکي
.منظوري نداشتم

 

همينطوري

 

ببخشيد

 

اون عتيقه‌ست
البته اگه موردي نداره

 

..بگذريم، ميلي ميگفت

که شما اينجا خيلي از قوانين و قواعد
!پيروي مي‌کنيد

همسرتون موافقه؟

 

سلام

 

مانجو، ما قبلا همو ديديم

سلام

تو اين کُت واقعا شيک شدي
صحيح -

 

شما بايد پتريک باشي؟

سلام

 

اين دخترم، ديوياست

سلام
سلام -

بشينيد، بشينيد

 

هيچکس نميتونه منو وادار به
انجام کاري بکنه

ولي دختر شما سمجه

 

دکتري عين اون هرگز نديدم

اينقدر بهم ميپره که دارم خوب ميشم

 

درود قربان

 

بيا، شاهزاده

 

سلام دکتر ميلي
عصر بخير -

 

هنوز درد گردن داريد؟

از صبح نه
خوبه -

 

شاهزاده داره يکدندگي ميکنه
تا منو از کاخم دور کنه

اون شمارو آورده

قربان، من خيلي سعي کردم
اينطور نشه

 

ولي کسي به حرفم گوش نميده

 

!قربان

 

بله، شاهزاده

بريم سراغ کار

نگاه کنيد
من فعلا خداحافظي ميکنم -

 

خوش باشيد

 

قربان

 

قربان، من يه فکري دارم

سعي نکن ديگه چونه بزني

...من تصميمم رو گرفتم، چونکه

.تو تمام شرايط و ضوابط رو پذيرفتي

!همين و بس

 

قربان، داشتم فکر ميکردم

بيايد سورجگارت رو باهم
شراکتي بگردونيم

 

بخشي از محل مختص شما ميشه

جاي ديگه‌اش هتل رو ميسازيم

 

نيازي نيست داراييتون رو بفروشيد

 

در واقع سهم شما از تجارت ميشه
..کاخ شما

!و سهم ما ميشه پولي که ميذاريم وسط

 

ويکرام

 

..قربان، فکر ميکنم اگه اينجا بمونيد

!به ارزش ميراثي محل اضافه ميشه

 

تو ليست مديران هم بايد باشيد

 

همونطور که گفتم، خلوت شما هم تضمينيه

 

اشتباه نميکردم

 

بازي تو واقعا بي همتاست

 

بيا دست بديم

 

شريک

 

بيا جشن بگيريم

راديشام

 

شامپاين

نه،نه، قطعا نه

امروز مهمون مايي
خيلي خوبه -

 

ممنون

 

ببخشيد

من ترتيبات لازم رو ميدم

بشين، بشين، راحت باش

 

يکم بيسکوئيت بخور

 

مرد جوان، تو امشب
رو اينجا ميموني

 

راديشام براتون سوئيت سلطنتي رو آماده کرده

 

نه، نه
ما بايد بريم خونه

 

مزخرفه
مزخرفه -

 

امشب بايد اينجا باشي

دستور منه

 

ويکو، حق با ايشونه

نميخوام جوان مرگ بشم

من خيلي جذابم

 

بفرماييد لطفا

 

مراقب باش

 

هي

 

چي شده؟

 

تو وادارم کردي فکراي احمقانه کنم، ويکو

 

" منم همينطور "

تمام شب تک و تنها با اون ؟

نه،نه

چي ميگي مانجو؟
هيچي -

بخواب

همه چيز اشتباست

اگه احساساتي بشه، چي؟

 

نگهباني دادن چه فايده داره
وقتي سگ آرد رو خورد

نميشه به پسرا اعتماد کرد

اونا اول بوس مي‌کنند
و بعد ميگن متاسفيم

دوستان صميمي

!اوه خدايا

نه، مانجو
وقتشه رک حرف بزنيم

 

يالا مانجو

شجاع باش

 

" بايد رو يه تخت بخوابيم؟ "

 

" اتفاقي نميوفته "

 

" بخواب "

 

اونجا ميخوابم

صحيح

 

اوه نه
اوه نه -

 

شب خوش، ميلي

شب خوش، ويکو

 

خانم چاکراوارتي
چي شده؟

وسط شب

..از وقتي اين اتفاق افتاده

شب و روزم يکي شده

ببين، مستقيم ميرم سر اصل مطلب

ميخواي در مورد شخصيت اين
کيارا چيکار کني؟

 

ببخشيد، چي؟

 

پسر شما ويکرام
به دختر من ميلي علاقمنده

در مورد بوسه به شما گفته، نه؟

ولي ويکرام نامزد داره،نه؟

 

بهتون نگفته بود؟

پسر شما ويکرام
دختر من ميلي رو بوسيده

وقتي بوسش کرده
يعني دوستش داره

ولي اون نامزد داره

و دختر من ميلي
اين وسط گير کرده

پس شما بايد باهاش حرف بزنيد،نه؟

خواهش ميکنم خانم چاکراوارتي

 

من از اين قضيه خبر ندارم

وقتي صبح برگشتن

تمام سوتفاهم‌ها رفع ميشه

براي من 8 ساعت خوابم
خيلي مهمه

حالا يکم استراحت کن، خواهش ميکنم

چي؟

 

شب خوش خانم چاکراوارتي

 

شب خوش؟

 

همه‌شون عين هم‌اند

تيمارستان سلطنتي

 

چي شده؟ نميتوني بخوابي؟
نه -

 

منم نميتونم

 

يه چيزايي اينجا متفاوته،نه؟

 

چي شده؟

باز دارم فکراي عجيب ميکنم

چي، ميلي؟

 

هرچي تو سرته بگو

 

بدون سانسور

 

تو چرا از گفتن حقيقت مرددي؟

 

آره، ولي به اين معني نيست
هرچي تو سرته بگي

 

بايد يه چيزايي رو تو دل پنهان کرد

 

آره

 

براي همين، وقتي پيري ميشيم
افسوس‌هايي تو دل ميمونه

" کاش گفته بودم، کاش انجامش داده بودم "

 

من اينطوري نيستم

من هرچي تو دلم باشه ميگم

 

امشب سرده

بيا، بگيرش

 

ويکرام

 

من عاشقتم

 

ميلي، خواهش ميکنم

 

!ويکرام

ببخشيد، ويکرام اينجاست
بعدا تماس ميگيرم

مادر

ويکرام
سلام -

ويکرام، ديويا خونه نيست

اين چيزي بود که
ازش ميترسيدم

فرار کرده

نامه‌ش رو بخون

نوشته چند روز ديگه بر ميگرده

به دستخطش نگاه کن

اشتباهش رو با آب دهنش پاک کرده

ديويا کجا رفته؟
اون چيزي ننوشته

 

نگران نباش

دست خط ميلي هم بد بود

ولي هرگز فرار نکرد

 

..و اين ممکنه

که ديويا عجله داشته
و پاک‌کن پيدا نکرده

..خب اون

امروز 27مه؟
آره -

براي چي؟

برنامه ستارگان باليووده

 

که از جي‌پور پخش ميشه

 

خب، برنامه باليوود به ديويا چه؟

ديويا ميخواد بازيگر بشه

 

آمارشو ميگيرم

 

..دکتر چاکراوارتي، از کِي شما

..چنين بحث‌هاي صميمي با ديويا داشتين

که اينارو بهتون گفته

ما نميخوايم چنين کاري کنه

 

فکر نمي‌کنيد وظيفه شما بود
به ما خبر بدين؟

يا بهش هشدار بدين؟

اون يه بچه‌ست

يا برات فرقي نداره؟

والاحضرت، همچين چيزي نيست

ديويا ميخواست خودش بره

براي اين که تو اين تصميم
رو براي دخترم گرفتي

فراموش نکن، دکتر

تو اينجايي که شيکار رو درمان کني

نه که به ديويا مشاوره بدي

نده
ببخشيد، اينو نگيد -

 

حتي با اين که صبرش کمه

براي درمان همسر شما وايستاده

صبر کن مانجو

والاحضرت، لطفا سعي کنيد
شرايط ديويا رو درک کنيد

دکتر چاکروارتي، اين فرا تر از درک شماست

پس لطفا حتي تلاش هم نکنيد
ببخشيد، خانم -

درواقع، ما هم پيشينه راجپوتي داريم

اون بنگالي منم پنجاب

ولي خون راجپوتي تو رگ ماست

من با شما صحبت نميکنم

..دکتر چاکراوارتي، افکار شما

...دخالت تو زندگي بقيه

در مورد پيامدشون فکر کردين؟

 

شما يه بچه 17 سال رو
تشويق به فرار از خونه کردين

!چقدر غيرمسئولانه

...ولي والاحضرت، من کاري نکردم
کافيه -

بريم ميلي

نيازي نيست چيزي رو براش توضيح بدي

يالا

اين به خاطر انضباط بيش از حد شماست
حالا ديگه خوشحاليد؟

خوشحالم
صبر کن مانجو -

مادر

چي شده؟

 

من به دفتر جي‌پور زنگ زدم

دارن چک ميکنند که اسم ديويا هست يا نه
باشه -

و به کميسيونر جي‌پور هم زنگ زدم

اون نيروهاي تو کلانتري و دادگاه رو مستقر کرده

بهمون خبر ميدن

 

پسرم
ويکرام -

 

ديويا 17 سالشه

الان بزرگ شده

دکتر چاکراوارتي، خواهش ميکنم

لطفا ديگه بيش از اين
مارو بخاطر دخترمون نصحيت نکن

!کافيه

!کافيه

 

چقدر تحقير ديگه بايد تحمل کنيم؟

اوه بله

 

اون معتقده که تو و دکتر چاکراوارتي
همديگه رو دوست دارين

مانجو؟

خداروشکر
من چنين چرندياتي رو باور نکردم

چرنديات؟

آهاي خانم، اين حقيقته

ببين، يه گناه تو چشمان پسرته

منو ببخشيد، خانم

ما بهتر از اينيم

حداقل بچه‌هامون چيزي رو از ما
پنهان نمي‌کنند

و نه فرار مي‌کنند

 

منو ببخشيد

 

صبر کن، مانجو

الو

 

ببين، همه رفتن

 

.ويکرام

 

.بله

 

ممنون آقاي ميشرا

 

لطفا مارو بي خبر نذاريد

 

ويکرام
الان نه، ميلي -

 

ويکرام، حال ديويا خوبه

باور کن، فقط داره ميره که بازي کنه
اون فقط 17 سالشه -

 

ويکرام تو هم يه زماني 17 سالت بوده

وقتي همه چيز رو با
والاحضرت کنترل ميکردي

..منم تو اون سن بودم و

خونه رو ترک ميکردم
و ميرفتم براي تحصيل

اگه ميخواد تو اين سن کاري رو خودش بکنه

!خب مشکلش چيه

مشکل اينه چنين اتفاقي تو اين خانواده نميوفته

 

چرا منم اينو بايد برات توضيح بدم؟

 

!تو نميفهمي که

 

چيزي که نميفهمم اينه که
..چطور برادري هستي که

اعتماد خواهر کوچيکت رو بدست نياوردي؟

 

اگه حمايتش ميکردي

شايد هرگز فرار نميکرد

 

اين چيزي که تو نميفهمي، ميلي

هر کار که خوشحالت ميکنه رو بکن

 

تو که اهميتي نميدي

!که احساسات بقيه چي ميشه

 

اين کاري که دقيقا ديشب کردي

 

ولي اينجا، قبل انجام کاري
به بقيه فکر ميکنيم

 

اين انصاف نيست

 

آره، من کاري رو ميکنم که دلم ميخواد

ولي وقتي اين کار رو ميکنم
..که طرف هم ميخواد ولي

 

!خودش نميتونه

 

چه فرقي ميکنه، ميلي؟

 

چرا درک نميکني

که يه تفاوت بزرگ بين من و تو هست

 

بايد تمام عمرمون رو بگذرونيم
تا اين تفاوت رو حل کنيم

 

بايد يه چيز مشترک بين ما باشه
تا خوشحالمون کنه

 

ولي چيز مشترکي بين ما نيست، ميلي

 

قبول دارم

 

!مامان

 

!ديويا

اوه خداروشکر، خوبي؟

 

چطور تونستي اين کارو بکني، ديويا؟

 

چطور جرأت کردي؟

 

اين چيه؟

 

با موهات چيکار کردي؟

..مامان، خواهر ميلي

خواهر؟؟؟ ميلي؟

البته

 

البته

خواهر، ميلي

 

مطمئنم که اون دختر بي‌شرم
تورو تشويق کرده

که چنين قدم منزجر کننده‌اي برداري

از خونه فرار کني

 

!و اين مدل موي نامعقول

 

خب، خواهر ميلي تو رفت

ديگه همچين کاري نميکني، اوکي؟

ولي مامان
اين گستاخي ديگه کافيه -

 

!کرسين

 

..مامان

 

من گستاخ نيستم

خواهر ميلي اشتباه نميکرد

صحيح

 

براي اين بهت گفت از خونه فرار کني؟

اونو سرزنش نکن

اون بهم نگفت فرار کنم

 

من به خاطر اون برگشتم

 

نقشه من اين بود که فرار کنم

يه سال هست که نقشه‌اش رو کشيدم

 

ولي اون بهم گفت که
اگه از خونه فرار کنم

شکستم رو قبول کردم

و ما راجپوتي هستيم

ما فرار نميکنيم

 

با مشکلاتمون رو به رو ميشيم

عين وقتي که شما بعد تصادف پدر
با مشکلات رو به رو شديد

 

اونموقع اينو نفهميدم

ولي وقتي تنها تو ايستگاه نشسته بودم
اينو فهميدم

 

براي همين برگشتم

 

و من وقتي ميرم که شما اجازه بدين

 

من خيلي خسته‌م

 

همين

 

برو تو اتاقت

 

شام ساعت 8

 

اگر ميدونستم که عاشق شدن "
" ... با خودش درد و غم و به همراه داره

در سرتاسر شهر فرياد کنان از همه "
" ميخواستم که عاشق نشن

 

اگر مي‌دونستم که قلبم ميخواد "
" دشمنِ خود من بشه

بر بالاي هرتپه‌اي ميرفتم و فرياد کشان "
" از همه ميخواستم که عاشق نشن

 

" ... ميگفتم و همچنان اينگونه ميگفتم "

 

در سرتاسر شهر فرياد کنان از همه "
" ميخواستم که عاشق نشن

 

آري گفته‌اي که ناشنيده مي‌مانند "
" ناشنيده و ناشنيده مي‌ماند

 

بر بالاي هرتپه‌اي ميرفتم و فرياد کشان "
" از همه ميخواستم که عاشق نشن

 

" اي کاشکي از اين خواب بيدار بشم "

 

" ... از اين خواب "

 

" اي کاشکي از اين خواب بيدار بشم "

 

و يه نفر بهم بگه که "
" تمام اينها فقط يه خواب بوده و بس

 

" که تنها يه خواب بوده و بس "

 

" اما در حقيقت اينگونه نشد "

آخه من از کجا بدونم که کدوم خوابه و "
" حقيقت چجوريه؟

 

"اگر ميدونستم که از شدت عشق، ديوانه ميشم "

 

" بعد طبل زنان به همه ميگفتم که عاشق نشن "

 

اگر مي دونستم که قلبم ميخواد "
" دشمنِ خود من بشه

 

بر بالاي هرتپه‌اي ميرفتم و فرياد کشان "
" از همه ميخواستم که عاشق نشن

 

سلام

 

صبح بخير، کيارا

 

ميلي عزيزم

 

منو ببخشيد، لطفا

 

!ويکرام، گوش کن

 

..رامسواک، خيلي وقت شده

تو کارا دخالت نکردم

 

خيلي وقته، اعليحضرت

 

خب، بيا تمرين کنيم

 

سلام، والا حضرت

 

بله رامسواک

 

ارباب شما رو صدا کردن

 

الان؟

 

حالش خوبه؟

 

چيه، شيکار؟

چيزي لازم داري؟

 

نيرمالا، اونا رو بردار

بله

 

شيکار، چيکار ميکني؟

 

!اوه خداي من

 

..پاهات

چرا بهم نگفتي؟

منتظر زمان مناسبش بودم

شيکار

ميخوام يه چيز ديگه بهت بگم

 

ديدم ديويا فرار کرد

ولي به کسي نگفتم

 

چطور تونستي؟
...!فکر کردم ديويا دخترمونه -

از پسش بر مياد

 

و حق با من بود

 

..چطور تونستي

 

ده سال از تصادف ميگذره، نيرمالا

 

من 10 سال چسبيدم به اين صندلي

و زمان منو پشت سر گذاشت

خنده‌هاي همه توي اين خونه قطع شده

 

چطور بخنديم؟

 

تو روي اين صندلي بودي

...من و وظايفم، بچه ها

 

!رشد زود رس اونا

دقيقا، بچه‌هاي ما بزرگ شدن

 

خودت تنهايي بزرگشون کردي

و اين تجارت رو توسعه دادي

و عزت اين کاخ رو حفظ کردي

 

خودت همه اين کارا رو کردي

 

حالا ويکرام انجامش ميده

!خودش و اين تجارت رو

 

ولش کن

 

ولش کن، نيرمالا

گفتنش خيلي راحته

ولش کن

 

نيرمالا، اين خانواده
يک پسر رو از دست داده

 

اين خلأ هرگز پر نميشه

ولي ما 2 تا بچه ديگه داريم

چرا خودمونو ازشون دور نگه داريم؟

 

اين چيزي بود که ميلي
سعي داشت به ما بفهمونه

چقدر طول کشيد اين چيزاي کوچيک رو بفهميم؟

 

!اوه خداي من

 

ميخوام زندگيم برگرده

نيرمالام برگرده

خداي من، شيکار

 

مراقب باش

 

ميلي

 

تو بهتر از ارباب از آب در اومدي

 

چاي ؟

چاي مي‌خوري؟

!آره

 

انگار کل شب رو نخوابيده

 

ويکرام، بدون اين که به ما بگي
کجا رفتي؟

 

..بابا، مامان، من بايد

 

يه چيزي رو به شما بگم

 

اين روزا همه تو خونه
خيلي دراماتيک حرف ميزنند

ولي خوبه

من شکايتي ندارم

بگو

 

ديروز..من

 

رفتم خونه کيارا و ديدمش

 

خب ويکرام سينگ راتور

اومدي نامزدي رو بهم بزني؟

 

شرمنده

 

کيارا من احساس عذاب وجدان دارم
که پاي تورو به اين قضيه کشيدم

ولي حس ميکنم که اگه الان اين کارو نکنم

بعدا بقيه رو اذيت ميکنه

 

..و هيچي اونقدري که

ويکرام، مشکلي نيست

 

...ولي اين دختره و تو

درک نميکنم

 

منم درک نميکنم

 

ولي از وقتي رفته

 

هيچي ديگه نميفهمم

 

در مورد من نگران نباش

 

من خوبم
اين هم رد ميکنم

 

و کي ميدونه

 

شايد سرنوشت يک ماجرايي رو
براي منم در نظر داره

 

من و کيارا ازدواج نميکنيم

 

ميخوام با شخص ديگه‌اي ازدواج کنم

 

اگه قبول کنه

 

ميدونم اون دردسره

کاراي اشتباه ميکنه

...به ما نميخوره ولي

 

حتي کاراي غلطش هم براي من
درست به نظر ميرسه

 

من بهش نياز دارم
ما بهش نياز داريم

 

چرا به ما ميگي؟

 

ويکرام؛ اگه باهاش ازدواج کني

با کاراش مارو هميشه خجالت‌زده ميکنه

 

و يا شايد هممون ياد بگيريم بخنديم

 

يه بليط دهلي تو اتاقته

 

تو فرودگاه ماشين مياد دنبالت

 

و لطفا قبل رفتن
به خودت برس، ويکرام

 

برو پسرم

 

پاي بابات باز تو اين چيزا باز شده

 

اگه الان حرکت کني
ممکنه به پروازت برسي

 

مانجو، بسه ديگه

تو کار "اشرفي" رو به خطر ميندازي

من خيلي قاطي‌ام

دارم ريلکس ميکنم

وگرنه مخم ميترکه

يادت نره اول سوت بزني

 

ساکت

اونجا جيک نزدي

ساکت نشسته بودي

و الان داري مزه ميريزي

 

سلام، اينجا خونه دکتر چاکراوارتي؟

شما بايد کبير باشي

 

ويکرام سينگ راتور

 

ميتونم بيام داخل؟

 

قربان، مهمه که ميلي رو ببينيم

 

ما؟ اين ما چيه؟

 

تو و کي؟

!خود شاخ پندار

!اومده اينجا چي رو ثابت کنه

ما شما رو دعوت کرديم؟

ميلي تورو ملاقات نميکنه
مانجو -

 

ميشه بگي چي از ميلي ميخواي

قربان، اگه بهم اعتماد دارين
!اعتماد -

ما اصلا به تو اعتماد نداريم

 

هميشه خودنمايي ميکني

 

ميلي

 

ميلي اينجا نيست

 

پس کجاست؟
بهت نميگيم -

 

...بعد از اين که از سامپالگارت برگشتيم

 

.ميلي خيلي ناراحت بود

خب..يکم کمک نياز داشت

..در حال درمانه

قربان، همين الان بايد ببينمش

قربان، خواهش ميکنم

 

خوشتيپ، دوباره دارم بهت ميگم

نصيحت منو بشنو

ميلي عقلش رو از دست داده
ازش دوري کن

 

کدوم دکتر داره درمانش ميکنه

 

همينجا وايسا
برات بليط ميگيرم

 

خب اين درمانشه؟

 

!اوه، نه

 

.ميلي

 

!ميلي

 

!ويکرام

 

ميلي به حرفم گوش کن
نميخوام باهات حرف بزنم -

 

ميلي، گوش کن

کيارا و من
حرف بزن -

ميلي..من

من

 

منظورم اينه

هيچ چيز مشترکي بين من و تو نيست

 

!ميلي

 

!دوستت دارم

 

اوه

 

!کارش تمومه

 

وقتي پير بشم و اعضاي بدنم از کار بيوفته

 

.به يه دکتر عين تو احتياج پيدا مي‌کنم

 

..کلکسيون شرابم رو کي بخوره

 

چطور در برابر کُلي سورج مان سينگ ديگه
پيروز بشيم ؟

 

و کي رو ميز شام
پر حرفي بکنه؟

 

کي به مامانم بگه " منزجرکننده"؟

!اگه تو بري

 

پس لطفا

...ميلي

 

!باهام ازدواج کن

 

اون خواهرمه

ويکو

 

..ويکو، من

 

اينطوري نه

 

ما بايد از مانجو بخوايم

 

فکر کنم تريپش کلا داغون شده

 

باهاش حرف زدي؟

حالا چي؟

 

حالا با شما حرف ميزنم

با من؟

براي چي؟
به اندازه کافي با من حرف نزدي؟

 

لطفا خودتو براي ازدواج ميلي آماده کن

با من

هر تاريخي که ميلي انتخاب کنه

 

و اون کيا..کيا

اسمش چي بود؟
کيارا -

 

ديگه نامزد نيستيم

 

براي اولين بار حرف دلمو زدم

اين روش دخترم ميليه

نه تو

و چرا بايد به اين عروسي "بله" بگيم؟

اون ديوونه‌ست

ما..ما

ما کي هستيم؟

تو و ارتشت؟

و ثانيا
اه بس کن باو، مانجو -

 

من عاشق دخترتون هستم

 

من مودبانه درخواست ازدواج ميکنم
پس لطفا قبول کنيد

وگرنه باهاش فرار ميکنم

و وقتي اين کارو بکنم

ديگه نميتونيد تو اسکايپ،فيس‌بوک و فيس‌تايم
باهاش در ارتباط باشيد

وقتي شيرني بخوره
چاق بشه و حامله

ولي من بازم نميذارم ببينيش

ما 3-4 تا بچه خوشگل هم مياريم

اونوقت نميذارم که
مادربزرگشون رو ببينند

عکساشونم آپلود نميکنم

 

حالا چي؟

 

آره يا باهاش فرار کنم؟

 

: ارائه‌اي از باليوودي‌ها
Www.Bollywoodiha.Com - .In
Facebook / BollywoodyHa

 

ميشنوي چي ميگه؟

بله ميگيد يا فرار کنيم؟

 

بگو

اين انصاف نيست

همه منو وادار ميکنند
شبيه يه بدذات باشم

من بدذات اين جمع نيستم

من مادر عروسم

 

خب مانجو، اين بله‌ست يا نه؟

بگو بله

 

بگو بله، مانجو

 

اوکي.. حله

قبول ميکنم

!آره ! آره

 

کجا بوديم؟

خسته کننده

 

 

 

ترجمه و ارائه : سامان کياني
Facebook.com/Samandf2

 

" چفت در و بندازيد و اجازه نديد تا کسي فرارکنه "

 

به دي جي حالي کنيد که حتي سهوا"
"هم موزيک رو قطع نکنه

 

هر کسي هم که احساس خستگي کرد"
"بايد بره و يه ردبول بزنه به بدن

 

و اونهايي هم که نميرقصن بايد برن"
"گاواشون رو به چرا ببرن

فقط همين يه امشبو داريم"
"دوباره فردا روز از نو روزي از نو

 

تا جائيکه دلت ميخواد برقص، چون هيچ کدوم از "
"افراد خونوادت و مادرت اينجا نيستن

 

ديگه همه از رازت خبر دادن"
"پس لازم نيست بترسي

... تازه اول کاره "

 

" پارتي همين الانه شروع شده "

 

" پارتي همين الانه شروع شده "

 

"تازه اول کاره "

 

ديگه نبايد بعدش حرفي بزني"
"بذار همين الان يه اخطار درست و حسابي بدم بهت

 

" پارتي تا 6 صبح ادامه داره "

تاجائيکه دلت ميخواد برقص عزيزکم"
"!اونقدر برقص تا صندلات بشکنن

اگر زن همسايه پليس و خبر کنه"
"!عشقت، همه چي رو رديف ميکنه

اين پيغام به نفع همه‌ست"
"... اونايي که جونشون خيلي براشون عزيزه

بدون اينکه قشقرق به پا کنن"
"... بايد بيان تو ميدون رقص

و بايد تو ميدون رقص بزن و برقص کنن"
"و نبايد هي ناز و اطوار دربيارن

" !بايد با خجالت باباي کنن "

بايد دو سه تا از اون حرکت‌هاي"
"مايکل جکسوني بزنن

 

!دلمون پارتي ميخواد"
"!و پارتي هم ميگيريم

 

" !از هيچ بابايي هم نميترسيم "

 

ما از هم شجاع‌تريم و"
"!بقيه خيلي معمولين

 

هر کسي که فکر ميکنه خيلي قويه"
"پس بياد و جلوي ما رو بگيره

اين فضا آکنده از سرمستيه"
"و اين خماري همه جا رو فرا گرفته

 

هر کسي که خسته شده گرفته نشسته"
"اما پارتي ما هنوز برقراره

 

اين فضا آکنده از سرمستيه"
"و اين خماري همه جا رو فرا گرفته

 

هر کسي که خسته شده گرفته نشسته"
"اما پارتي ما هنوز برقراره

 

پس يکي دعوا راه بندازه"
"حتي همسر طرف هم آماده‌ست

 

تمام دنيا داره رو پاشنه‌ي کفش‌هاي"
"جيمي چوک ميچرخه

 

" پارتي همين الانه شروع شده "

 

" پارتي همين الانه شروع شده "

 

" پارتي همين الانه شروع شده "

 

" پارتي همين الانه شروع شده "

 

و اون‌هايي هم که نميرقصن بايد برن"
"گاواشون رو به چرا ببرن

 

First Edited - Farsi Version
01.12.2014 - By Samandf
Copyright© Bollywoodiha.com